۴۰ستون

یک وبلاگ در زمینه های تاریخ - هنر - اصفهان - آثار تاریخی - موسیقی از نوع عرفانی ! - تنبور و ...

۴۰ستون

یک وبلاگ در زمینه های تاریخ - هنر - اصفهان - آثار تاریخی - موسیقی از نوع عرفانی ! - تنبور و ...

-= میلاد مولی علی (ع) مبارک =-

با سلام

میلاد مولا علی (ع) را پیشاپیش خدمت دوستداران حضرت تبریک عرض میکنم

آهنگ این شعر را هم میتونید از اینجا دریافت کنید.

میلاد مولا (یار آمده ، یار آمده) - سید خلیل عالی نژاد

 

 

ای عاشقان خسته جان یار آمده یار آمده
از خلوت آن جان جهان اینک به بازار آمده

آن طلعت زیبنده را آن عارض رخشنده را
آن اختر تابنده را هنگام دیدار آمده

ساقی بزم کبریا ، بودند یک دور انبا
ساقی کوثر حالیا با جام سرشار آمده

قد افلحش ذکر زبان ، گوئی که آنقدسی بیان
از داستان عاشقان ، اینجا بگفتار آمده

تا حق پرستان برملا گیرند یزدان را لقا
زاطلاق و غیب و اختفا ، در قید اظهار آمده

در دور گیتی از وفا ، در هرزمان در هر کجا
بر انبیاء و اولیاء ، یار و مدد کار آمده

حق خواسته جل علا اثباب خودرا بر ملا
با ذوالفقاری شکل لا ، بر نفی کفار آمده

سازد صغیر از جان رقم ، اوصاف او را دم به دم
کز لطف آن بحر کرم ، طبعش گهربار آمده

 

صغیر - مولودیه در مدح حضرت علی (ع)




 

 

...

هر کس به طریقی دل ما میشکند
بیگانه جدا دوست جدا میشکند

بیگانه اگر میشکند حرفی نیست
من در عجبم که دوست چرا میشکند

تنبور

تنبور، قدیمی‌ترین ساز مضرابی ایران‌

 

تنبور 

تنبور قدیمی‌ترین ساز مضرابی و مقید ایرانی است که با توجه به نقوش سنگی به جا مانده، حکایت از قدمتی چند هزار ساله دارد. نخستین مکتوب و مستند مربوط به آن، کتاب موسیقی الکبیر ابونصر فارابی است. فیلسوف، دانشمند و موسیقیدان عصر سامانیان با دقتی تحسین برانگیز تمام زیر و بم این ساز را کاویده و در بخش ساز شناسی کتابش، برایمان به یادگار نهاده است.

 تنبور جزو سازهای زهی محسوب می‌شود.

 قدمت این ساز به 1500سال قبل از میلاد مسیح می‌رسد و در واقع یک ساز عرفانی و محلی است، که اصالت آن به کشور ایران بر می‌گردد.

 از انواع مختلف تنبور می‌توان به تنبور بغدادی، تنبور ترکی، تنبور خراسانی، پاندورا، تن پولا، طنبوره، دیوان و جره اشاره کرد.

 درویش علی چنگی موسیقی شناس و شاعر قرن 16 میلادی در معرض تنبور گفته: سازی است قدیمی و در زمان حکمای یونان از دو کلمه <طن> به معنی دل و <بوره> به معنی خراشیدن تشکیل شده است. پس معنی این دو کلمه <خراشیدن دل> می‌شود. تنبور دارای جذابیتی روحانی است که بسیاری از این جهت از شنیدن صدای آن به خط معنوی می‌رسند.

 هنگام نواختن تنبور گویی وجود آدمی با ساز یکی می‌شود و هر دو به حرف می‌آیند. در واقع تلفیق سازی که میراث باستانی سده‌های پیش از خود را به دوش می‌کشد و آن که یاری می‌کند تا به سخن در آید.

 از اساتیدی که در نواختن تنبور به نام بوده و هستند می‌توان مرحوم سید قاسم افضلی، مرحوم سید خلیل عالی نژاد، بهرام خادمی، مجید یزدانی، سید امیرا... شاه ابراهیمی، علی اکبر مرادی و درویش امیر حیاتی خالق <علی گویم علی جویم> را نام برد.

 گفتنی است طی چند سال اخیر تنبور تا حدی از مهجور بودن بیرون آمده و بهای بیشتری به آن داده شده است. در واقع حق این ساز بیشتر از این است که باید توسط نوازندگان آن‌که وارث آن هم محسوب می‌شوند ادا شود. این ساز از آن دسته است که همواره طرفداران مخصوص به خود را دارد و کاسته نمی‌شود.

 تنبور دارای شکمی گلابی و دسته‌ای دراز است که بر روی آن 10 تا 15 پرده بسته می‌شود. رویه جلویی شکم چوبی است. دسته این ساز مانند سه تار، بر سر ساز متصل است و سر در حقیقت، ادامه دسته است که بر روی سطوح جلویی و جانبی آن، هر یک دو گوشی کارگذارده شده که سیم‌ها به دور آن پیچیده می‌شوند. سیم‌های تنبور 3 عدد است و معمولا به فاصله‌های مختلف کوک می‌شده است. این ساز معمولا بدون مضراب و با انگشت نواخته می‌شود.

 سید خلیل عالی‌نژاد می‌گوید: تنبور به هر کجا که رفته اصل آن از ایران است. این مولف می‌افزاید: تنبور در اعصار و قرون متمادی در صحنه هنر موسیقی سرزمین ما حضور چشمگیری داشت ولی متاسفانه آنچنان اسناد و مدارک در دست نیست که بتوان پرده از چگونگی الحان و مقامات موسیقیایی آن زمان‌ها برداشت.

 اما طریقه نواختن این ساز چگونه است؟

 تنبور با حالت‌های راست، چپ، دراب و شور Showr نواخته می‌شود. در منطقه کردنشین کرمانشاه تنبور را با چهار انگشت می‌نوازند و از انگشت شست استفاده نمی‌شود. اما در خراسان از این انگشت هم در نواختن ساز استفاده می‌کنند.

 از مشهورترین گروه‌هایی که در نواختن تنبور مهارت دارند می‌توان به دسته اهل حق اشاره کرد، آنان تنبور را به عنوان یک میراث در گروه موسیقی خود می‌دانند.

 اهل حق همنوازی تنبور را با سازی غیر از خانواده آن  و نیز چند ساز استثناء مانند (دف و نی) مجاز نمی‌دانند. (البته این نظر این گروه است و شاید سایر گروه‌ها با این اعتقاد هم‌نظر  نباشند)

 امروزه تمام هنرمندان موسیقی سنتی  کشور ما معتقدند: در تلویزیون که یک رسانه‌‌ ملی است از ما حمایت نمی‌شود و پشتیبانی‌های لازم به عمل نمی‌آید.

 به طور مثال درویش امیر حیاتی در سال 1339 به دعوت رادیو، با تنبور و آواز <علی گویم علی جویم> شوری به پا کرد. پس از آن سیزده رجب و عید غدیر با آواز و تنبور درویش امیر گره خورده و رنگ و بوی دیگر یافت و اینک او متحیر از احوال زمانه که چه شده است؟

 تنبور که همان تنبور است و آواز هم همان آواز. چرا نمی‌شود نواخت؟ چرا نمی‌شود خواند <علی گویم علی جویم> و چرا نباید این گفت‌وگوی عاشقانه را دید و شنید؟

 موسیقیدانان ایران با تمام گرایش‌های مختلف از نوع سنتی، نواحی و کلاسیک گرفته تا گونه‌های پاپ و مدرن اگر چه به لحاظ سبک هنری تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای دارند اما در یک موضوع اتفاق نظر کامل داشته و به عبارتی غم مشترک دارند.

 همه آنها منتظرند روزی از دریچه تلویزیون با مخاطبان خود که کم‌ هم نیستند حرف بزنند، بخوانند و بنوازند و مخاطبان نیز به گوش بشنوند و به چشم ببینند

 

تخت فولاد...

تخت فولاد اصفهان :

تخت فولاد

در دفاع از نقش جهان

سلام

یه نفر که اتفاقا خود را اصفهانی اصیل هم معرفی کرده لطف کردند و با قلم شیوای خودشون (!) برای پست قبلی من کامنت گذاشتن که خوب از آوردن اون در این جا میگذرم !

اما میخوام ببینم مگه قرار نیست در برنامه بیست ساله تعداد توریست هایی که به ایران میان سالانه  به 20 میلیون نفر برسند؟ چطوری؟ با ساخت جهان نما ها و حذف آثار ثبت شده؟ آثاری که با هزار بدبختی و با هزار فلاکت (البته برای کشور ما اون هم به خاطر دلایل واضح) در لیست جهانی ثبت میشن !

میخوام ببینم توی دنیا ایران را با چه چیزش میشناسن؟ با صنعتش؟ با اقتصادش؟ یا با فرهنگ و تمدن و پیشینه ی تاریخیش؟ میخواید این یه چیز را هم ازمون بگیرن؟

ساختمانی که به قول شما 90 % اون ساخته شده شاید تخریبش برای اهالی اصفهان در حال حاضر ضرر داشته باشه اما مطمئنا" جلوگیری از تخریب اون ضرر بیشتری را برای مردم حال و آینده اون خواهد داشت !

مولود ناخواسته ای که 60 % سهام اون متعلق به شهرداریه ! که البته به نظر من چون مقصر خود شهرداری بوده باید خسارت های وارده به مردم را بپردازه !

من که بعید میدونم شما اصفهانی اون هم از نوع اصیل (!) باشید ! وگرنه به این راحتی حاضر نبودید فرهنگ و تمدن (البته نشانه ای ، اون هم نه کوچک از فرهنگ و تمدن) خودتون را فدای اشتباهات شهرداری و دیگر سازمان ها بکنید !

و نکته آخر اینکه به نظر من حتی اگر تهدیدات به حق یونسکو نبود نیز وجود چنین اثری در شهر اصفهان اون هم در بافت تاریخی سنتیش توجیه ناپذیره و به نظر من باید در اون موقع هم خراب میشد ! چون که هیچ تناسبی با باقتی که در اون قرار گرفته نداره !

والسلام