خداوندا دلم زار و فکارس
دلم پر درد و چشمم اشگبارس
تا گیسی گردنم در زیر قرضس
طلب کار از پیم آن بی تبارس
دیگه نسیه نمیدد مشدی اسمال
زبس بدخلق و کوفت و زهر مارس
سر و سوری همه رندون سیبیلس
ولی کاری من افسرده زارس
مسی مور و ملخ دورم طلب کار
صف اندر صف قطار اندر قطارس
بدهکارم بهر بقال و چقال
همش پولی نون و چای و سیکارس
برام پیغموم دادس احمد سیفیدگر
بده پول کاری مام مثلی تو زارس
میکوند نق و نق از بس بچامون
که تنبونی حسینی کم آهارس
سری رام در کمینس عبدل آشپز
براموش مثلی گربه در شیکارس
ز دستی اخم و تخمش ور میمالم
پدر سوخته چو برجی زهر مارس
علیرضا شفیعی
شعر جالبی بود گر چه اصولآ با لهجه اصفهانی مشکل دارم .
سلام، وبلاگ پرمحتوایی دارید. دست مریزاد و خدا قوت.
لینک شما را برقرار کردم. امیدوارم شما هم قابل بدونید و....
ممنون لطف دارید
چشم حتما
صحبت کردن با لهجه اصفهانی هم لیاقت میخواد و هم ظرفیت که اینارو هر کسی نداره
سلام بر مهد هنر
سلام بر شهر طاهرزاده و تاج
وبلاگتون زیباست و من از دیدن این همه سلیقه و ذوق شما لذت بردم
انشاءالله سعی می کنم مثل نوروز ۸۲باز هم سفری به اصفهان داشته باشم و دوباره آواز همایون استاد طاهرزاده را وقت صبح رو سی و سه پل بخونم
ممنون
قدمتون به روی چشم !
همون لحظه که بالای نوشته ام نوشتم برای سید خلیل عالی نژاد در فکر این بودم که لینک این وبلاگ رو پیدا کنم و به شما خبر بدم
سلام
یه کلماتت غلطس دادا اگه گفتی کودومس؟
بادصبا عزیزم کدوم نفسکشی جراتی توهین به لهجه اصفانیا رو کردس بوگو تا خودم جوابیشو بدم لهجه اصفانی جزئی از هویتی ما اصفانیاس چندچیزس کی هرگز ازهم جدا نیمیشن اصفان-فرهنگ آ هنری اصفان آ لهجه اصفانی شیرفهمی همه نااصفانیا شد؟؟؟
سلام ژنرال عزیز. با این شعر خیلی حال کردم. وبلاگ بسیار زیبا و ارزندهای داری؛ شاد و پیروز باشی و سربلند....