۴۰ستون

یک وبلاگ در زمینه های تاریخ - هنر - اصفهان - آثار تاریخی - موسیقی از نوع عرفانی ! - تنبور و ...

۴۰ستون

یک وبلاگ در زمینه های تاریخ - هنر - اصفهان - آثار تاریخی - موسیقی از نوع عرفانی ! - تنبور و ...

* بزرگداشت استاد صغیر اصفهانی *

باسلام

ضمن عرض تبریک به مناسبت عید غدیر خم..

بزرگداشت استاد محمد حسین صغیر اصفهانی

یکشنبه 17 دی ماه - ساعت ۱۵:30 - کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان

دوشنبه 18 دی ماه - ساعت 8:00  - حسینیه امام خمینی (میدان قدس) 

تصویر از وبلاگ حیات طیبه

زندگینامه ی بسیار مختصر از شاعر شهیر وعارف کبیر استاد محمد حسین صغیر اصفهانی :

نامش محمد حسین بود ونام پدرش اسدالله در سنه 1312 هجری قمری مصادف با 13رجب روز تولد مولای متقیان حضرت علی (ع)  در اصفهان دیده به جهان گشود. از 3 سالگی علاقه ی زیادی به نوشتن و خواندن پیدا کرد ولیکن به خاطر صغرت سن هیچ مکتب خانه ای اجازه تحصیل به وی را نمیدهد تا بلاخره در سن شش سالگی اولین تک بیتی خود را به زبان جاری میکند.

نه گفته خدا و نه گفته امام               

                             که اطفال مردم کنید روی بام

حدود هشت ساله بود که با یک رویای صادقه زبانش در مدح امیرالمومنین علیه السلام باز میشود.دوازده بهار از عمرش می گذشت که الهاماتی از طرف حضرت دوست بر زبانش به صورت شعر جاری میشود.

چنان که در مورد مولا علی میگوید:

مصحفش مدح وخدا مداح واحمد مدح خوان

                              من به وصف او کنم از خود ثبوت شاعری

(از کتاب دیوان صغیر اصفهانی)

در جهان آمد صغیر وچند روزی ماند و رفت

                                      یادگار از وی در این عالم کتابی بیش نیست

استاد صغیر در مدت زندگی خود از یادگاری هایی در قالب خاطره/کرامات و بیان شیوا یی از ادبیات فارسی بر جای گذارد

 

-= روز عرفه - عید قربان =-

باسلام

با امید قبولی طاعات و عبادات همه دوستان در روز عرفه، عید قربان بر شما دوست عزیز مبارک...


سدره نشین

ای از بر سدره شاهراهت                                   وی قبه عرش تکیه گاهت

ای طاق نهم ، رواق بالا                                      بشکسته زگوشه کلاهت

هم عقل دویده در رکابت                                     هم شرع خزیده در پناهت

وین چرخ کبود ژنده دلقی                                    در گردن پیر خانقاهت

مه طاسک گردن سمندت                                   شب طره پرچم سیاهت

چرخ ارچه رفیع خاک پایت                                   عقل ارچه بزرگ طفل راهت

جبریل مقیم آستانت                                         افلاک حریم بارگاهت

خورده است خدا زروی تعظیم                              سوگند به روی همچوماهت

ایزد که رقیب جان ، خرد کرد                               نام تو ردیف نام خود کرد

جمال الدین عبدالرزاق

برای دریافت کامل این ترکیب بند اینجا کلیک کنید...


جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی

 

محمد بن عبدالرزاق اصفهانی (اسپهانی) ملقب به جمال الدین از چامه سرایان (شعرای) قرن ششم هجری است. او در خانواده ای پیشه ور زاده شد. پدران او اصلا زرگر بودند و جزو طبقه فضلا محسوب نمی شدند. بنا بر گفته عوفی در لباب الالباب، محمد نیز ابتدا به شغل زرگری مشغول بوده و در اشعار خود به هنر زرگری و نقشبندی نیز اشاره کرده است:

تا چو من باشند ابر و باد دایم در دو فصل          در ربیع این نقشبندی، در خزان آن زرگری

پس از چندی از دکان رخت به مدرسه کشید و به شاعری و دانش اندوزی پرداخت. جمال الدین بیشتر عمر خود را در اصفهان گذرانده و گویا در طلب روزی به آذربایجان و مازندران هم سفر کرده است. او چهار فرزند داشت که یکی از آنان- خلاق المعانی کمال الدین اسماعیل- شاعر مشهور و نام آوری است.

اشعار جمال الدین، حاوی مدح و حکمت است و زبانی ساده و روان دارد. مضامین شعری او لطیف و دلکش است و آثار تکلف در آن کمتر به چشم می خورد. در قصیده به سنایی و انوری نظر دارد ولی در حد تقلیدی صرف باقی مانده و به پایه هیچ یک از این دو نرسیده است. غزلیات او اما بهترین های عصر او است. معانی لطیف و الفاظ دلاویز را در بر دارد و زیبایی آن تا بدان حد است که شیخ اجل را یادآور می شود. ولی چون سیر تکاملی غزل در دوره جمال الدین به اوج خویش نرسیده بود، یکدستی غزلیات سعدی را دارا نیست ولی در هر حال غزل او مورد توجه سعدی قرار گرفته است.

در شعر او- چنانکه از روزگارش برمی آید- تاثیر علوم دینی و فلسفی مشهود بوده ولی خود او شخصا به علوم فلسفی، اعتقادی نداشته است. در جایی می گوید:

ره به قرآن است، کم بخوان قصه یونانیان        اصل اخبارست، مشنو قصه اسفندیار

یا :

چند خواهی سود در مطموره کون و فساد؟        یک رهی برنه قدم بر بام این نیلی حصار

تا ببینی صورت هر چیز را چونانکه هست       تا تو بشناسی سر از دستار و گوش از گوشوار

به همین دلیل، برخی مضامین اشعارش پایه متین ندارد و وجهه استدلالی آن سست و نااستوار است.

جمال الدین، در زهد و ترک دنیا سخن بسیار گفته است ولی از سخن او پیداست که برخلاف عرفا و فلاسفه- که ترک مادیات و دنیا را پیشه خود می کنند- منظور او صرف توجه به عبادات و جمع آوری پاداش برای آخرت بوده است نه ترک علائق مادی. از طرفی، از اشعار او این گونه به نظر می رسد که شاعر همه عمر خود را به زهد و ترک علائق نپرداخته، بلکه قسمتی از زندگی خویش را به مدح و دریافت صله از پادشاهان گذرانده است. بنابراین چنین به نظر می رسد که یا در آخر عمر متحول شده و یا از روی تصنع و بدون هیچ اعتقادی، این معانی را در اشعارش آورده است.

بیشتر مدایح او برای دو خاندان بزرگ اصفهان یعنی "آل خجند" و "آل صاعد" سروده شده است.

از شعرای معاصر او می توان انوری ابیوردی، خاقانی شروانی و رشیدالدین وطواط را نام برد.

وفات جمال الدین را برخی به سال 588 و برخی دیگر 600 ه‍.ق. می دانند